بگذار تو معشوقم باشی !
88/7/27 :: 9:45 عصر
دلش گرفته بود. روی افق خط کشید. تمام آسمونو خط کشید.همه جا تاریک شد.اون اومد. روی افق دست کشید. همه جا روشن شد. برگشت و بهش لبخند زد. اون خندید.دستای همو که گرفتن؛ اونقد نور پاشید که توش گم شدن.دختر آریایی! روزت مبارک.
نوشته های دیگران ( )
خانه پارسی بلاگ پست الکترونیک شناسنامه RSS اوقات شرعی
:: کل بازدیدها :: 195385
:: بازدید امروز :: 8
:: بازدید دیروز :: 3
:: پیوندهای روزانه::
:: درباره خودم ::
:: لینک به وبلاگ ::
:: دوستان من ::
:: وضعیت من در یاهو ::
یــــاهـو
:: اشتراک در خبرنامه ::
:: مطالب بایگانی شده ::
نوشته های پیشینبهار 1387زمستان 1386پاییز 1386تابستان 1386مطالب قبلیعاشقانه های منعاشقانه های من 2عاشقانه های 2