تقدیم به م.م عزیز و تمام کسانی که غنچه های نشکفته ی باغچه قلبشان را طوفان حوادث پرپر کرد:
زنده بمون تا دنیا رو بهشت کنم برای تو
زنده بمون تا ببینی چطور میشم فدای تو
خاطرمو خیلی میخوای؟بخاطرم زنده بمون
نذار بگن چطور دلش اومد بره بدون اون
دوستت دارم خوب میدونی؛چرا نفس نمی کشی؟
تقاضای زیادیه اینکه میخوام زنده باشی؟
نگاه بکن فرشته ها استقبال تو اومدن
یکی یکی یواش یواش از آسمونا اومدن
یکی اومد کنارمن دست روی شونه م میزنه
آروم با گریه زیرلب میگه:"خدا صبرت بده"
برای یک لحظه شده چشماتو وا کن عزیزم
بذار دوباره دنیا رو تو چشمای تو ببینم
یادت میاد که قول دادی همیشه پیش من باشی؟
پس چرا رو تخت سفید خوابیدی و پا نمیشی؟
عزیز من!توروخدا فقط یه بار نگام بکن
با اون لبای خوشگلت یه بار دیگه صدام بکن
دستای مهربون تو واسه چی حالا یخ زده؟
دستت که توی دستمه پس واسه چی گرم نمیشه؟
خدای من!مهربونم؛ نرو کنار من بمون
تورو خدا یه بار دیگه از زندگی برام بخون
دلتنگیمو نمی بینی؟ تورو خدا نفس بکش
نذار که تنها بمونم، تورو خدا نفس بکش
چشماتو وا کن گل من!بهم بگو که خواب بودی
یادت میاد که قول دادی تنها بی من جایی نری؟
تورو خدا بیدار شو و تموم بکن کابوسمو
پس چرا هیچی نمیگی؟ دیگه دوستم نداری تو؟
به پات میفتم عزیزم پاشو بگو دوستم داری
می باره چشمام؛ نمیخوای اشک چشام رو پاک کنی؟
تو رفتی از کنار من، برنمی گردی دیگه تو
یادت باشه هر آخر هفته میام دیدن تو./