گم شدم... یا شایدم کم شدم؛ شاید در لیست بلند بالای آفریده ها اسم من از قلم افتاده..........
کسی چه میدونه؟..................
نبودم. هیچ کسی هم نپرسید کجام،حتی سعی نکرد پیدام کنه. خودمم نمی خواستم پیدا شم.
هنوزم مطمئن نیستم که پیدا شدم... شاید دوباره گم شده م.... اما مگه میشه یه گمشده هی گم بشه؟
نمی دونم.
اگه دوباره پیدا شدم باز خودمو مینویسم..... اگه هم نه که،،؛؛؛..........
حالا یه شاهزاده کم... اصلا شاهزاده ی بدون تاج طلایی کی دیده؛ بی سرزمین؛آواره....
بذار خوش به حال همه اونایی بشه که فک میکنن تونستن یه شاهزاده ی ساده دل بی آرزو رو به مسلخ کفر بکشونن.....
جای من دریا بود / به چه ظلمی از میان دریاها / از میان اقیانوس /
جسم زیبای پریوارم را/
با تن پر ز گناه دختری فاحشه عوض کردند................./
شاید روزی/ در آخر دنیا/ در آخرین برگ از تقویم زمین/
من به دریا برگردم/
شاید هم نه......../ با همین بدن عاریه ای / شاید خواهم مرد./
دلم برای دریا تنگ است/ جایی که در آن متولد شدم..../