• وبلاگ : بگذار تو معشوقم باشي !
  • يادداشت : تمام روياهاي من
  • نظرات : 26 خصوصي ، 25 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     

    بارون باشيم تا لطافت وتازه گي را قطره قطره به ديگران هديه کنيم ? سخت نيست فقط بايد به اندازه وبي توقع بباريم ? زياد نباريم که جوانه هاي زميني را خراب کنيم وبه فکر همه باشيم? حتي آنها که

    نمي بينيم.

    بارون لااقل يه امشب تا صبح ببار ?

    به ياد عاشقاي اين ديار ? بهر ليلي چو مجنون ببار ?

    اي بارون.ن.ن

    دنيا چنان پر است از فراواني كه چاره اي نداريم جز شادماني

    شاد باشي هميشه و سراسر رنگين كمان

    سرويسهاي ويژه تمام لحظه ها در كنار شماييم

    اگهي بازرگاني

    اينم سايت اپلود با قابليت بالا

    http://aksupload.ir/pic.asp

    اين ارزيابي رو غلام گفت بزنم و بگم غلام حلقه به گوشته ----->

    غلام هم كنار من بود و اينو خوند ... مي گه هيشگد اتي گلبيچ رئوفه ... اتي وين چنتي؟ تعاي يمي

    به به مي بينم كه مطالب عشقولانه مي نويسي و از خودت همين جور عشق در مي كني ... اينا رو براي كي نويشتي؟ زودي بيا اعتراف كنم

    چرا اينهمه فرق مي کند تاريکي با تاريکي . چرا تاريکي گور، فرق مي کند با تاريکي اتاق. فرق مي کند با تاريکي ته چاه. فرق مي کند با تاريکي زهدان. وقتي دايي با کاسه ي خالي چشم هاي توي صورتش، به طرف انجير وسط حياط برگشت، طوري برگشت، که انگار مي بيند. طوري برگشت که من ترسيدم . تو بگو ناهيد. چرا تاريکي ازل فرق مي کند با تاريکي ابد؟ چرا تاريکي پشت چشمهايم سوزن سوزن مي شو ناهيد؟ تو که از ستاره اي ديگر امده اي تو بگو

    خيلي زيبا بود.....اما دوست ندارم جات زير بارون باشم

    اما بعضي موقعها اينجوري شده ام اما کسي بهم چتر نداد در عوض

    بيشتر بارون داد روي سر صورتمان

    ماشينهايي که براشون مهم نبود پياده ها نيز انسانن

    اوووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
     <      1   2